Sunday, January 11, 2009

کتابخانه

عضو کتابخانه: سلام. کتاب «چنين گفت زرتشت» رو مي‌خواستم. کدش چنده؟

متصدي: اين کتاب جمع شده. مي‌خواي جاش چنين گفت معجزه هزاره سوم رو بدم؟

عضو کتابخانه: نه. پس لطفاً کتاب «رام کردن زن سرکش» رو بديد. اثر ويليام شکسپير.

متصدي: هيسس. اسم اون آدم رو ديگه نياري ها. از اون کتاب‌ها هم اصلاً نداريم. مي‌خواي جاش بيوگرافي فاطمه رجبي رو بهت بدم؟

عضو کتابخانه: نه بابا اونو که امور تربيتي مدرسه بچه‌م مجاني بهشون داده. اشکال نداره. لطفاً يه کتاب راهنماي آشپزي بديد.

متصدي: اين کتاب‌ها رو هم چون تشخيص دادن که مال طبقه مرفهين هست جمع کردن. ولي در عوض کتاب راهنماي «چگونه دختر شانزده‌ساله در آشپزخانه به انرژي هسته‌اي دست يافت» رو برات ميارم. خيلي عاليه، نويسنده قصه هم خود دکتر احمدي‌نژاده.

عضو کتابخانه: نه قربونت شم. اونو فيلمشو سه بار ديدم، کتابش به دردم نمي‌خوره. شما چي پيشنهاد مي‌دين؟

متصدي: اگه کتاب علمي مي‌خواي فعلاً فقط «خواص معجزه آساي اسيد سولفوريک» تاليف ع. پورمحمدي رو داريم و "How can we change money to shit" از انتشارات بانک مرکزي را هم داريم.

عضو کتابخانه: کي حوصله خوندن اين کتاب‌ها رو داره. کتاب سرگرم کننده ندارين؟

متصدي: جلد پنجاه و سوم سفرهاي استاني رو ببر. پسرم خونده بود کلي خنديده بود. آخرش هم يه عالمه عکس‌هاي بامزه داره.

عضو کتابخانه: خوبه همينو بدين لطفاً.

متصدي: نداريم که الان. بايد بري تو صف!

تفاوت دوستی بين مردها وزنها

دوستي بين زنها

يه زن يه شب به خونه نمياد.روز بعد به شوهرش ميگه كه من ديشب خونه ء يكي از دوستام خوابيدم.شوهر به 10 تا از بهترين دوستاي زن تلفن ميكنه.هيچ كدوم از اونها اينو تأييد نميكنند.هيچوقت رو دوستي يه زن حساب نكن!

دوستي بين مردها

يه مرد يه شب به خونه نمياد.روز بعد به زنش ميگه كه من ديشب خونه ء يكي از دوستام خوابيدم.زن به 10 تا از بهترين دوستاي شوهرش تلفن ميكنه.هشتتا از اونها تأييد ميكنند كه شوهر شب گذشته را در خونه ء اونا گذرونده و دو تا از اونا ادعا ميكنند كه اون هنوز اونجاست!هيچوقت به حرف مردها اعتـماد نكن!

افتخار

چهار تا دوست كه 20 سال بود همديگه رو نديده بودند توي يه مهموني همديگه رو مي بينن و شروع مي كنن در مورد زندگي هاشون براي همديگه تعريف كنن...

بعد از مدتي يكي از اونا بلند ميشه ميره دستشويي. سه تاي ديگه صحبت رو مي كشونن به تعريف از فرزندانشون :

اولي: پسر من باعث افتخار و خوشحالي منه. اون توي يه كار عالي وارد شد و خيلي سريع پيشرفت كرد.

پسرم درس اقتصاد خوند و توي يه شركت بزرگ استخدام شد و پله هاي ترقي رو سريع بالا رفت و حالا شده معاون رئيس و اونقدر پولدار شده كه حتي براي تولد بهترين دوستش يه مرسدس بنز بهش هديه داد !

دومي: جالبه. پسر من هم مايه افتخار و سرفرازي منه. توي يه شركت هواپيمايي مشغول به كار شد و بعد دوره خلباني گذروند و سهامدار شركت شد و الان اكثر سهام اون شركت رو تصاحب كرده. پسرم اونقدر پولدار شد كه براي تولد صميميترين دوستش يه هواپيماي خصوصي بهش هديه داد !!!

سومي: خيلي خوبه. پسر من هم باعث افتخار من شده ...

اون توي بهترين دانشگاههاي جهان درس خوند و يه مهندس فوق العاده شد.. الان يه شركت ساختماني بزرگ براي خودش تاسيس كرده و ميليونر شده. پسرم اونقدر وضعش خوبه كه براي تولد بهترين دوستش يه ويلاي ???? متري بهش هديه داد!

هر سه تا دوست داشتند به همديگه تبريك مي گفتند كه دوست چهارم برگشت سر ميز و پرسيد اين تبريكات به خاطر چيه؟!

سه تاي ديگه گفتند: ما در مورد پسرهامون كه باعث غرور و سربلندي ما شدن صحبت كرديم راستي تو در مورد فرزندت چي داري تعريف كني؟!

چهارمي گفت: دختر من رقاص کاباره شده و شبها با دوستاش توي يه كلوپ مخصوص كار ميكنه!

سه تاي ديگه گفتند: اوه مايه خجالته چه افتضاحي !!!

دوست چهارم گفت: نه! من ازش ناراضي نيستم. اون دختر منه و من دوستش دارم. در ضمن زندگي بدي هم نداره.

اتفاقا همين دو هفته پيش به مناسبت تولدش از سه تا از صميمي ترين دوست پسراش يه مرسدس بنز و يه هواپيماي خصوصي و يه ويلاي ???? متري هديه گرفت !!!

نتيجه اخلاقي: هيچوقت به چيزي كه كاملا در موردش مطمئن نيستي افتخار نكن !!!

استاد

مردي مي خواست تا يک طوطي سخنگو بخرد، طوطي هاي متعددي را ديد و قيمت جوان ترين و زيباترين شان را پرسيد. فروشنده گفت:  اين طوطي؟ سه چهار ميليون! و دليل آورد:

-- اين طوطي شعر نو ميگه، تموم شعراي شاملو، اخوان، نيما و فروغ رو از حفظه!

مشتري به دنبال طوطي ارزان تر، يکي پيدا کرد که پير بود اما هنوز آب و رنگي داشت. رو به فروشنده گفت: پس اين را مي خرم که پير است و نبايد گران باشد اين؟!... فکرش رو نکن، قيمت اين بالاي شش هفت ميليونه... چون تمام اشعار حافظ و سعدي و خواجوي کرماني رو از حفظه!

مرد نا اميد نشد و طوطي ديگري پيدا کرد که حسابي زهوار در رفته بود،

گفت: - اين که مردني است و حتماً ارزان... اين؟!... فکرش رو نکن، قيمت اش بالاي پونزده شونزده ميليونه... چون

اشعار سوزني سمرقندي و  انوري و مولوي رو حفظه...

مرد که نمي خواست دست خالي برگردد به طوطي ديگري اشاره مي کند که بال و پر ريخته بر کف قفس بي حرکت افتاده و لنگ هايش هوا بود... انگار نفس هم نمي کشيد.

- اين يکي را مي خرم که پيداست مرده، حرف که نمي زند، حتماً هيچ هنري هم ندارد و بايد خيلي ارزان باشد...

اين يکي؟!... اصلاً فکرش رو نکن! قيمت اين بالاي شصت هفتاد ميليونه!

 آخه چرا؟ مگه اينم شعر مي خونه؟

نه...! شعر نمي خونه، حتي نديدم تا امروز حرف بزنه، اصلا هيچ کاري نمي کنه... اما اين سه تا طوطي ديگه بهش ميگن استاد

اگر گفتيد فرق ما چيه؟

اگر گفتيد فرق واحد پول ايران و انگليس چيه؟

در انگليس شما يك كيف اسکناس مي بريد و  با اوون ماشين مي خريد....اما در ايران شما يك ماشين اسكناس مي بريد و با آن يك كيف مي خريد.

  اگر گفتيد فرق گردش در تهران و پاريس چيه؟

در پاريس هر وقت خواستيد گردش كنيد از ماشين پياده مي شيد و در تهران هر وقت خواستيد گردش كنيد سوار ماشين مي شيد.

  اگر گفتيد فرق يك تخم مرغ در تهران و در مسكو چيه؟

در مسكو اگر تخم مرغ را زير مرغ بگذارند بعد از 21 روز احتمالا يك جوجه از تخم بيرون مي آيد....اما در تهران ممكن است از تخم مرغ هر موجودي بيرون بيايد...مثلا يك شتر.

  اگر گفتيد فرق محل كار ايراني ها و امريكايي ها چيه؟

مردم امريكا در خانه استراحت مي كنند...در اداره كار مي كنند و در خيابان تفريح...اما مردم ايران در خانه تفريح مي كنند...در اداره استراحت و در خيابان كار.

  اگر گفتيد فرق يك نويسنده ايراني با يك نويسنده آلماني چيه؟

يك نويسنده آلماني وقتي نوشته هايش چاپ شد معروف مي شود و يك نويسنده ايراني وقتي جلوي چاپ نوشته هايش گرفته شد معروف مي شود..

  اگر گفتيد فرق يك تاجر ايراني با يك تاجر عرب چيه؟

تاجر عرب از وقتي شناخته شد موفق و خوشبخت مي شه.... اما تاجر ايراني از وقتي شناخته شد ناموفق و بد بخت مي شه.

 اگر گفتيد فرق پليس راهنمايي و رانندگي ايران با جاهاي ديگه دنيا چيه؟

در همه جاي دنيا وقتي ترافيك ايجاد بشود سرو كله پليس راهنمايي و رانندگي پيدا مي شود...اما در ايران وقتي سرو كله پليس پيدا مي شود ترافيك ايجاد مي شود.

  اگر گفتيد فرق يك آدم موفق در ايران با ساير نقاط جهان چيه؟

در همه جاي دنيا وقتي كسي موفق شود همه به او نزديك مي شوند و با او شريك مي شوند و به او كمك ميكنند ...اما در ايران وقتي كسي موفق شود همه از او فاصله مي گيرند و رابطه شان را با او قطع مي كنند و جلوي كارش را مي گيرند.

  اگر گفتيد فرق يك زنداني در ايران با يك زنداني در اروپا  و امريكا چيه؟

در اروپا و امريكا وقتي كسي زنداني مي شود اعتبارش را از دست مي دهد...اما در ايران وقتي كسي زنداني مي شود اعتبار به دست مي آورد.

  اگر گفتيد فرق سيستم اداري ايران با سيستم اداري كانادا چيه؟

سيستم اداري كانادا چون كار مردم را راه مي اندازد و به آنها كمك مي كند از مردم پول مي گيرد....اما سيستم اداري ايران چون جلوي كار مردم را مي گيرد از آنها پول مي گيرد.

  اگر گفتيد تفاوت دشمن در ايران و جاهاي ديگر دنيا چيه؟

 در همه جاي دنيا وقتي آدم دشمن داشته باشد جلوي كارش گرفته مي شود....در ايران وقتي آدم ها دشمن داشته باشند تازه انگيزه كار پيدا مي كنند