Monday, May 26, 2008

خلاصه کتاب 21 قانون انکار ناپذير رهبری

قانون اول : قانون گنجايش (سقف)
افراد تا سطحي مي توانند رشد كنند كه محدوديت هاي توان رهبري ايشان اجازه مي دهد
توان رهبر سطح كارايي او را تعيين مي كند
هر چه توان رهبري فردي بيشتر باشد سقف استعداد (كارايي) او بيشتر است.

قانون دوم : قانون نفوذ
اگر در ديگران نفوذ نداريد نمي توانيد آنها را رهبري كنيد.
اگر همه از شما تبعيت كردند و كنجكاو بودند كه شما چه كار ميكنيد مطمئن باشيد كه رهبري ممتاز شده ايد.
مقام رهبر را نمي سازد بلكه رهبر است كه مقام را مي سازد.
داشتن دانش و هوش ضرورتا معادل رهبري نيست.

قانون سوم : قانون فرآيند يا پيشرفت تدريجي و مداوم
رهبري مانند سرمايه گذاري است
تمايز رهبران در بروز دادن و رشد آنها است.
اطلاع از ناآگاهي و ناداني خود گام بزرگي است براي پيشرفت
هيچ موفقيتي يك شبه بدست نمي آيد

قانون چهارم : قانون هدايت
هر كسي مي تواند سكاندار كشتي باشد اما براي تعيين مسير حركت كشتي، رهبر لازم است.
يك رهبر كسي است كه بيش از ديگران ميبيند، فراتر از آنچه ديگران مي بينند، مي بيند و قبل از ديگران مي بيند.
رهبر بايد اعتماد به نفس، واقع بيني، مثبت نگري، درك برنامه ريزي داشته باشد و بين آنها تعادل برقرار كند
رهبر مسئول غرق شدن كشتي است
براي حركت خود بايد برنامه داشت.

قانون پنجم : وقتي رهبر واقعي صحبت ميكند همه گوش مي دهند
در جلسات، مردم به كسي كه نگاه مي كنند و منتظرند صحبت كند، آن فرد رهبر است

قانون ششم : قانون پايه استوار اعتماد
پايه و اساس رهبري اعتماد است
رهبري تركيبي از تدبير و شخصيت است ولي اگر قرار است يكي را كنار بگذاريد بهتر است تدبير را حذف كنيد. شخصيت و اعتبار رهبري هميشه مستلزم يكديگرند.
شخصيت اعتبار رهبري
اگر احساس قدرت نمي كنيد مورد احترام نخواهيد بود.(با تصميم گيري منطقي، اقرار به اشتباهات و ارجح دانستن خير و مصلحت زير دستان و سازمان به خود)

قانون هفتم : قانون احترام
مردم از رهبراني تبعيت ميكنند كه از خودشان قويترند
رهبر بايد بداند و بداند كه مي داند و اين را براي ديگران هم روشن كند كه او مي داند.
بزرگترين امتحان براي صحت اندازه گيري احترام هنگامي انجام مي شود كه يك رهبر تغييري اساسي در سازمان به وجود آورد

قانون هشتم : قانون شهود (شم رهبري)
رهبري بيش از آن كه علم باشد هنر است
رهبران هر چيزي را با تعصب و جهتگيري رهبرانه ارزشيابي مي نكنند
يك رهبر بايد هر موقعيتي را پيش بيني كند و به طور غريزي و بر اساس شم خود، بازي مناسب با آن موقعيت را طراحي كند.
شم رهبري در بعضي افرا خدادادي است، ولي بعضي ها بايد سخت كار كنند تا شم رهبري خود را تقويت كنند.
رهبران
1-موفقيت 2-مسيرها و انحرافات 3-موانع 4-فكر ديگران را پيش بيني ميكنند. و سعي در خود شناسي دارند

قانون نهم : قانون جذب
افرادي را كه جذب ميكنيد به اين كه شما چه كسي هستيد بستگي دارد
فرايند جذب بر اساس:
1- نگرش (مثبت نگر، منفي نگر)
2- نسل (گروه سني مشخص)
3- زمينه (سطح تحصيلات)
4- ارزشها (طرز تفكر)
5- تجربه زندگي
6- توانايي رهبري (مردم از افرادي پيروي ميكنند كه قوي تر ازخودشان هستند)
7- اگر مي خواهد افراد بهتري را جذب كنيد بايد اول خود را بهتر كنيد.

قانون دهم : قانون ارتباط
قلب از فكر مهمتر است (براي نفوذ)
براي ارتباط با يك گروه بايد با آنها به صورت فرد فرد ارتباط برقرار كنيد
رهبران گام اول در ايجاد ارتباط را بر ميدارند

قانون يازدهم : قانون محيط درون
ظرفيت رهبري هر فرد را، افراي كه از همه به او نزديكترند تعيين ميكنند اگر آنها قوي باشند رهبر خواهند توانست كه تاثير بيشتري بر آنها داشته باشد .اگر ضعيف باشند، رهبر نخواهد توانست تاثيري داشته باشد.
هميشه در مسابقات زماني كه با بهترينها رقابت ميكنيد، بهتر از قبل بازي ميكنيد.(تاپير قانون محيط)
در سازمان 3 گروه وجود دارند:
1- افرادي كه فورا دستور را از رهبر ميگيرند و خود كارها را به انجام مي رسانند.
2- افرادي كه مردد هستند و مطمئن نيستند چه بايد بكنند
3- افرادي كه پاسخ منفي ميدهند و اميد دارند مسئله خودش رفع شود.
گروه اول با ارزش ترند.
بهترين افراد را استخدام كنيد و پرورش دهيد و تا آنجا كه ميتوانيد كارها را به آنها بسپاريد

قانون دوازدهم : قانون تفويض اختيار
رهبراني كه اعتماد به نفس دارند تفويض اختيار ميكنند
افراد خوب را استخدام كنيد و كارها را به ايشان بسپاريد و آنقدر خود دار باشيد كه در كارهاي آنها دخالت نكنيد.
موانع تفويض اختيار:
1- تمايل به داشتن امنيت شغلي: (تنها راه براي اينكه سازمان شما را ضروري احساس كند اين است كه از خودتان صرف نظر كنيد)
2- مقاومت در برابر تغيير
3- حس اعتبار و ارزش شخصي از مقام
كارهاي بزرگ زماني رخ مي دهند كه بخواهيد به ديگران اعتبار و شهرت ببخشيد.
بزرگ كردن مردم باعث بزرگ شدن شما ميشود

قانون سيزدهم : قانون بازآفريني و پرورش رهبري ديگر
فقط يك رهبر مي تواند رهبر ديگري پرورش دهد
تاثير عوامل بر رهبري:
1- توانايي و استعداد الهي 10 درصد
2- محصول بحرانها 5 درصد
3- تاثير و نفوذ يك رهبر ديگر 85 درصد
براي آنكه ديگران را پايين نگهداريد بايد خود با آنها پايين برويد.

قانون چهاردهم : قانون باور داشتن
مردم قبل از اين كه به بصيرت و بينش رهبر ايمان آورند به خود رهبر ايمان مي آورند
مردم ابتدا از هدفهاي با ارزش پيروي نميكنند، آنها از رهبران ارزشمندي پيروي ميكنند كه هدفهاي با ارزشي دارند.

قانون پانزدهم : قانون پيروزي
رهبران راهي براي پيروزي تيم خود ميابند.
برخي از رهبران درصدد آنند كه ثابت كنند درست عمل ميكنند تا اينكه براي بدست آوردن
پيروزي تلاش كنند
مولفه هاي لازم براي پيروزي:
1- وحدت ديدگاه
2- تنوع مهارتها
3- رهبري كه خود را وقف پيروزي و پروش توانمنديهاي تيم كند

قانون شانزدهم : قانون انگيزه بزرگ يا نيروي محرك
همه رهبران زماني كه ميخواهند در سازمان تغييري ايجاد كنند با مقاومت روبرو ميشوند كه حل اين مشكل انگيزه است.
براي تغيير جهت سازمان بايد اول سازمان را به طرف جلو پيش ببرند.(مثل تغيير جهت كشتي)
فقط يك رهبر ميتواند ايجاد انگيزه كند ، زيردستان اين انگيزه را بدست مي آورند و مديران مي توانند اين انگيزه را حفظ كنند.
زماني كه رهبر قوي است و انگيزه وجود دارد افراد سازمان ميخواهند در سطوح بالاتري عمل كنند آنان بيش از انتظارات و توقعات خود كارآمد ميشوند.
جهت دهي و هدايت انگيزه از ايجاد انگيزه آسانتر است.(مثل اسكي روي آب)

قانون هفدهم : قانون اولويتها
فعاليت كردن لزوما موفقيت نيست
اصل پارتو (80 درصد موفقيت در رفع 20 درصد مشكلات است) اگر 10 كارمند داريد بايد 80 درصد وقت خود را صرف 2 نفر بكنيد.
توجه به 3 عنصر نياز ، بازده و سود بيشتر
نياز: آنچه انجام آن ضروري نيست بايد به شخص ديگري بسپاريد يا اينكه از انجام آن منصرف شويد
بازده: چه چيزي بيشترين بازده را دارد
سود: چه چيزي بيشترين سود را دارد

قانون هجدهم : قانون ايثار و ازخود گذشتگي
شما بايد از منافع خود بگذريد تا ارتقا يابيد
زماني كه رهبر ميشويد حق نداريد به خودتان فكر كنيد
به خاطر هر چيزي كه از دست مي دهيد چيزي بدست مي آوريد

قانون نوزدهم : قانون مناسبت زماني
اين كه چه زماني رهبري كنيم همان اندازه حائز اهميت است كه چه بكنيم و به كجا برسيم
كاري درست در زمان نادرست مقاومت به همراه خواهد داشت

قانون بيستم : قانون رشد تصاعدي و فزاينده
براي رشد بيشتر سازمان زيردستان را رهبري كنيد و براي چند برابر كردن رشد سازمان رهبران را رهبري كنيد

قانون بيست و يكم : قانون ارث
ارزش به جا ماندني يك رهبر توسط چگونگي جانشيني او اندازه گيري مي شود
سازمان خود را با ديدي وسيع و آينده نگري رهبري كنيد
فرهنگ رهبري خلق كنيد
فقط زماني كه رهبر چنان عمل كند كه سازمان او كارهاي بزرگ را بدون حضور او انجام دهد، در آن صورت است كه ارثي از او باقي خواهد ماند.

نتيجه گيري
افراد سازمان توانايي بالقوه سازمان را تعيين ميكنند
روابط سازماني روحيه افراد سازمان را تعيين مي كند
ساختار سازماني اندازه سازمان را تعيين ميكند
بصيرت و ديدگاه جهت سازمان را تعيين ميكند
رهبري موفقيت سازمان را تعيين ميكند
ياد بگيريد كه چگونه رهبري كنيد، نه فقط به خاطر خودتان بلكه به خاطر آناني كه از شما پيروي ميكنند، و همان طور كه به بالاترين سطوح مي رسيد، فراموش نكنيد كه ديگران را نيز با خود ببريد تا رهبران فردا باشند

No comments: